گردشگری و توریسم

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اکوادور – سفر به ساحل اقیانوس آرام: مونتانیتا» ثبت شده است

۰۱شهریور

دریا تنها جاییست که هیچوقت برای من تکراری نمی شود. این بار برای تعطیلات عید پاک سواحل “مونتانیتا” (Montanita) را انتخاب کردیم. مطمئن نبودیم که در شلوغی تعطیلات، جایی برای خواب پیدا می کنیم یا نه. به همین خاطر، جهت احتیاط در ساحل دیگری که در همان نزدیکی بود هتلی را رزرو کردیم.

وقتی به مونتانیتا رسیدیم تقریبا مطمئن شدیم که نمی توانیم هتلی برای ماندن پیدا کنیم. خیابان ها پر بود از ماشین و مسافر. به چند هتل سر زدیم ولی هیچکدام اتاق خالی نداشتند. از مرکز روستا دور شدیم و در کوچه های اطراف به جستجوی هتل رفتیم تا اینکه در یکی از این کوچه ها به هتلی دنج و زیبا رسیدیم. هتل از طرف دیگر رو به دریا بود و اتفاقا اتاق خالی هم داشت. این یک گزینه ایده آل برای ما بود. اصلا دوست نداشتیم جایی باشیم که نمایی از دریا نداشته باشد. بعد از استقرار در هتل رفتیم تا گشتی در روستا بزنیم.

مونتانیتا یک روستای توریستی، بزرگ تر و زیباتر از نمونه های مشابه آن در اکوادور است. این ساحل در تمام طول سال پذیرای جهانگردان و مسافران خارجی است. در ایام تعطیلات هم مسافران اکوادوری به این جمع افزوده می شوند. در کوچه ها، مغازه های مختلف زیاد دیده می شوند. دکه های زیادی به فروش زیورآلات دست ساز اختصاص داده شده اند. این مغازه ها در کنار رستوران ها، جلوه زیبایی به روستا داده اند و آن را کاملا از حالت روستایی خارج کرده اند. از فضای کلی آنجا خوشمان آمد.

هنوز یک ساعتی تا غروب خورشید مانده بود. به ساحل رفتیم و کمی کنار دریا قدم زدیم و عکس گرفتیم. ساحل از دور پر از جمعیت بود ولی آنقدر وسیع بود که وقتی در حال قدم زدن بودیم احساس شلوغی بیش از حد نمی کردیم و هنوز می شد از آرامش دریا لذت برد. غروب خورشید در سواحل اکوادور فوق العاده زیباست چون دقیقا خورشید از سمت دریا غروب می کند. در گوشه ای از ساحل، ساکت به تماشای این اثر هنری خداوند نشستیم.

قدم زنان از کنار دریا به هتل برگشتیم و در ننوهایی که در حیاط آویزان بودند کمی استراحت کردیم. حرکت آرام ننو همراه با صدای امواج دریا خیلی زودتر از آنچه فکرش را بکنید یک مسافر خسته را به خواب می برد. حدود ساعت ۱۰ شب بود که احساس گرسنگی دوباره ما را به روستا کشاند. زیاد امیدوار نبودیم آن وقت شب چیزی برای خوردن پیدا کنیم. وقتی رسیدیم اما، نظرمان کاملا عوض شد؛ خیابان های روستا پر از جمعیت بودند، در حدی که حتی نمی توانستیم راحت حرکت کنیم. صدای موسیقی همه جا را پر کرده بود و همه در حال نوشیدن و رقصیدن بودند. واقعا انتظار چنین جمعیتی را در آن وقت شب نداشتیم.

یک مغازه کوچک را دیدیم که چیزی شبیه پیتزا درست می کرد. به نظر خوشمزه می رسید. همان را سفارش دادیم. کمی صبر کردیم تا جایی برای نشستن خالی شود. غذای خوشمزه ای بود. ظاهر و لهجه فروشنده ها آرژانتینی بود. از آنها درباره غذا پرسیدیم که گفتند آن هم متعلق به کشور خودشان است. تقریبا اکثر فروشنده ها و مغازه دارها در مونتانیتا خارجی هستند و از بین آنها، تعداد زیادی آرژانتینی.

آن شب تا حدود ساعت ۱۲ بیرون از هتل بودیم اما از میزان جمعیت چیزی کم نشد. احتمالا تا صبح ماجرا ادامه داشت. فردای آن روز را با دیدن نمای زیبای دریا از هتل شروع کردیم. هنوز ساحل شلوغ نشده بود، ولی تعدادی مشغول موج سواری در دریا بودند. تعدادی هم در ساحل، برای یادگرفتن این ورزش آموزش می دیدند. آن روز تقریبا بیشتر مسافرها از مونتانیتا خارج شدند. چون روز آخر تعطیلات بود. آرامش ساحل هم در نوع خودش بی نظیر بود.

چند روز را در ساحل مونتانیتا گذراندیم. هم شلوغی و هیجانش را تجربه کرده بودیم و هم خلوتی و آرامشش را. به نظرم این روستا زیباترین ساحل اکوادور و یکی از سواحل زیبای دنیاست که کمتر شناخته شده است. شاید اگر مردم دنیا با این ساحل زیبا و ارزان آشنا شوند دیگر فوج فوج به سواحل ریودوژانیرو هجوم نبرند.

اکوادور – سفر به ساحل اقیانوس آرام: مونتانیتا

اکوادور – سفر به ساحل اقیانوس آرام: مونتانیتا