گردشگری و توریسم

اکوادور – سفر به ساحل اقیانوس آرام: مانتا

دوشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۰۱ ق.ظ

اولین ماه های حضورمان در اکوادور بود که راهی سواحل اقیانوس آرام شدیم. برای اولین سفرمان به ساحل، شهر “Manta” را انتخاب کردیم. حول و حوش ساعت ۹ شب، بعد از یک سفر طولانی ۸ ساعته با اتوبوس، به مانتا رسیدیم. به دلیل خستگی، وقت زیادی را برای انتخاب هتل نگذاشتیم و حدود نیم ساعت بعد، در اتاقمان بودیم. بعد از استراحتی کوتاه برای خوردن غذا به سمت ساحل رفتیم که فقط چند متر با هتل فاصله داشت.

برعکس آنچه تا آن روز در کیتو دیده بودیم، هنوز خیابان ها پر از جمعیت بود. با آنکه ساعت نزدیک ۱۰ شب بود و در ایام تعطیلی نبودیم، رستوران های کنار دریا باز بودند و صدای موسیقی شان همه فضا را پر کرده بود. در یکی از رستوران ها نشستیم و ماهی سفارش دادیم. غذایمان که آماده شد، یک مهمان ناخوانده هم به ما اضافه شد؛ یک گربه پر رو و البته حسابی گرسنه! برای اولین بار بعد از سفرم به اکوادور بود که گربه می دیدم. در کیتو خیلی کم می توان گربه ای در خیابان دید. با وجود فریادهای صاحب رستوران، تا آخرین لحظه غذا خوردنمان گربه شکمو دست از سرمان بر نداشت و ما را همراهی کرد. 🙂

بعد از غذا در کنار دریا قدم زدیم. هوا فوق العاده بود. به دلیل سفری که قبل از آن به گوایاکیل داشتیم، انتظار هوایی گرم، شرجی و غیر قابل تحمل را می کشیدم. ولی گویا مانتا با گوایاکیل خیلی تفاوت داشت. اگرچه از نظر جغرافیایی فاصله چندانی با هم ندارند. البته آن شب هنوز از این تفاوت اطمینان نداشتم و فکر می کردم فردا حتما هوا گرم خواهد بود. فردای آن شب هم هوا عالی و معتدل بود و باعث شد چندین بار از مردم محلی بپرسم، چرا هوای اینجا مثل گوایاکیل نیست!

آرامش دریا و هوای عالی مانتا خستگی راه را حسابی از تنمان بیرون کرد. با وجود اینکه تنها چند ساعت از رسیدنمان به مانتا می گذشت، از سفرمان احساس رضایت می کردم. شب را استراحت کردیم و فردا بعد از خوردن صبحانه راهی ساحل شدیم که در واقع ساحل ماهیگیری بود نه تفریحی.

ماهیگیرها مدتی بود که از دریا برگشته بودند. تا چشم کار می کرد همه ساحل پر از ماهی بود. هنوز هم قایق هایی به ساحل می آمدند و بار ماهی خود را خالی می کردند. بعضی ماهی ها آنقدر بزرگ بودند که آنها را روی تخته می گذاشتند و دو نفری آنها را به ساحل می بردند. بیشتر ماهی ها را نمی شناختیم، غیر از یک نوع کوسه ماهی و یک نیزه ماهی بزرگ. نیزه ماهی آنقدر بزرگ بود که همه دور آن جمع شده بودند و طولش را اندازه می گرفتند. در کل عمرم ماهی به این بزرگی را از نزدیک ندیده بودم.

دریا بی هیچ چشم داشتی هزاران نفر را از داشته های خود بهره مند کرده بود. دیدن آن همه نعمت، از ماهی های کوچک گرفته تا بزرگ، از میگو گرفته تا صدف و هشت پا و خرچنگ، من را از عظمت دریا به وجد آورده بود. وسط آن همه شلوغی و رفت و آمد ایستاده بودم که منظره جالبی دیدم. تعداد زیادی پرنده و تعدادی گربه کمی دورتر از مردم مشغول خوردن باقی مانده های ماهی های تمیز شده بودند. این مهمانی آنقدر مفصل بود که برای آنها هم جا به اندازه کافی باشد.

یک ساعتی در آنجا بودیم. دیگر قایقی به ساحل نیامد. جمعیت کم کم پراکنده شدند. ما هم به ساحل دیگر مانتا که مخصوص شنا و تفریح بود رفتیم. ساحل، زیبا و تمیز بود. آخر هفته بود ولی تعطیلات نه. به همین خاطر جمعیت کنار ساحل خیلی زیاد نبود. بعد از کمی قدم زدن در کنار دریا، سوار یک قایق موتوری شدیم و نیم ساعتی را در دریا چرخیدیم. البته فاصله زیادی از ساحل نگرفتیم و بیشتر همان حوالی بودیم. قایقران چند جا نگه داشت و چند نوع پرنده را که تا آن روز ندیده بودیم به ما نشان داد. پرنده های سفیدی به بزرگی مرغابی با پاهایی به رنگ آبی فیروزه ای. توقفی هم کنار چند کشتی نفتکش عظیم داشتیم که برای من جذابیتی نداشت. موقع برگشت به ساحل قایقران حسابی با ما سر شوخی را باز کرد و با هنرنمایی هایش در هدایت قایق، باعث هیجان و خنده بی نهایت ما شد.

بیشتر روز را در کنار دریا گذراندیم و از هوای خوب و منظره های عالی آنجا لذت بردیم. نهار را هم در یکی از رستوران های کنار ساحل خوردیم. آنجا بود که من برای اولین بار با طعم فوق العاده ی میگو پلوی اکوادوری ها آشنا شدم. آنقدر این غذا خوشمزه بود که همسرم غذای خودش را کنار گذاشت و با من شریک شد. 🙂 بعدها فهمیدم که آشپزی مردم استان “Manabi” در کل اکوادور معروف است و بهترین غذاهای دریایی را در آنجا می توان نوش جان کرد.

روز جالب و پر ماجرایی را پشت سر گذاشته بودیم؛ روزی پر از تجربه های جدید. برای فردا اما، برنامه دیگری داشتیم. قرار شد بعد از خوردن صبحانه، راهی “Puerto Lopez” شویم؛ یک ساحل کوچک ولی پر از دیدنی های جذاب و فراموش نشدنی…

اکوادور – سفر به ساحل اقیانوس آرام: مانتا

اکوادور – سفر به ساحل اقیانوس آرام: مانتا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی