گردشگری و توریسم

اکوادور – سفر به آمازون: Cuyabeno

چهارشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۶، ۱۲:۰۱ ق.ظ

خاطرات خوبی از سفر اولم به آمازون داشتم و خوشحال بودم که برای یک بار هم که شده این منطقه را دیده ام. در ذهنم برنامه ای برای سفر دوباره به آنجا وجود نداشت تا اینکه بعد از چند ماه تعطیلات دیگری از راه رسید. خیلی وقت نبود که به شهرهای ساحلی سفر کرده بودیم. در فکر اینکه این بار به کجا برویم، باز هم همسرم آمازون را پیشنهاد داد.

به نظرم رفتن دوباره به آمازون لطفی نداشت. به همسرم گفتم سفرمان تکراریست و جنگل چیز جدیدی برای دیدن ندارد. او اما نظر دیگری داشت. عکس هایی را به من نشان داد و گفت این بار به یک منطقه دیگر می رویم که با “Misahualli” متفاوت است. با آنکه چندان مطمئن نبودم اما بار سفر را برای رفتن به “Cuyabeno”، در شمال شرقی اکوادور، بستیم و راهی شدیم.

این بار سفرمان چند ساعتی طولانی تر بود. وقت نهار گذشته بود و حسابی گرسنه بودیم. نزدیک ترین شهر به “Cuyabeno” که می شد در آنجا چیزی برای خوردن پیدا کرد، “Lago Agrio” بود. با وجود وضعیت تابلوهای راهنمایی و رانندگی در جاده های اکوادور، هیچ ایده ای درباره اینکه چقدر از راه باقی مانده است، نداشتیم. تنها راه حل، سوال از محلی ها بود که آنها هم هر کدام یک جواب به ما می دادند. در نهایت حدود ساعت ۳ عصر به “Lago Agrio” رسیدیم. در یکی از رستوران های شهر، نهار دریایی خوشمزه ای خوردیم و دوباره به راهمان ادامه دادیم.

از “Lago Agrio” تا “Cuyabeno” حدود ۳ ساعت راه بود. اولین بار بود که این راه را می رفتیم و هیچ آشنایی به آن نداشتیم. به همین دلیل قبل از غروب آفتاب در هتلی سر راهی ساکن شدیم و فردا مسیر اندکِ باقی مانده را ادامه دادیم. از نکته های جالب و البته دردسر ساز مسیر، نبود جایگاه سوخت بعد از “Lago Agrio” بود که دلیل آن هم نزدیکی منطقه به مرز کلمبیا و احتمال قاچاق سوخت بود.

“Cuyabeno” یک منطقه جنگلی توریستی و حفاظت شده است. من انتظار داشتم مثل “Misahualli” با یک روستای توریستی یا چیزی شبیه آن مواجه شوم. ولی در واقع “Cuyabeno” را باید با قایق می دیدیم. همراه با چند مسافر دیگر قایقی موتوری اجاره کردیم و هفت هشت ساعتی را در رودخانه گذراندیم.

این منطقه محافظت شده از ۱۴ دریاچه در دل جنگل تشکیل شده است که ما در برنامه یک روزه تعدادی از بزرگ ترین و مهم ترین آنها را می دیدیم. این دریاچه ها در واقع قسمتی از رودخانه محسوب می شدند که از شکل رود خارج شده بودند و راهی جز عبور از رودخانه برای دیدن آنها وجود نداشت.

در خشکی های اطراف دریاچه ها، اقامتگاه های زیبایی به شکل کلبه های چوبی وجود داشتند. مسافران می توانستند به همراه یک تور به آنجا سفر کنند و چند روز را در آن کلبه ها بگذرانند. در مسیرمان تعداد زیادی از این مسافران که اکثرا گردشگران خارجی بودند را می دیدیم که روز خود را با پارو زدن در رودخانه و دریاچه یا شنا کردن در آنجا می گذراندند.

مسیر رودخانه تا قبل از رسیدن به دریاچه ها برایم آشنا بود. همان زیبایی ها و سرسبزی هایی که در “Misahualli” هم دیده بودم. البته تعدادی از انواع پرنده های بزرگ و زیبایی را در آنجا دیدم که برایم تازگی داشتند. اما بعد از رسیدن به اولین دریاچه، همه چیز تغییر کرد. از فضای بسته رودخانه در محاصره جنگل به یک فضای باز رسیدیم. درختان زیبایی تک تک و با فاصله در آب بودند که انعکاس تصویرشان در آب منظره فوق العاده ای را ایجاد کرده بود.

منظره دریاچه واقعا زیبا و منحصر بفرد بود. قایق با سرعت کم دریاچه را دور می زد. صاحب قایق درباره موجوداتی که در این آبها زندگی می کنند، برایمان توضیح داد. یکی از این موجودات، ماهی های گوشتخوار “پیرانیا” بودند. با این توضیحات من می ترسیدم حتی دستم را در آب فرو کنم. با این وجود، قایق در وسط دریاچه توقف کرد تا اگر کسی مایل است، در آب شنا کند. چند نفر و از جمله همسر بنده، وارد آب شدند و من با تعجب و البته ترس به آنها نگاه می کردم. کمی آن طرف تر هم چند گردشگر که مشخص بود در هتل های آنجا ساکن هستند، در حال شنا بودند!

بعد از آن به یکی از خشکی هایی که تعدادی از هتل ها در آنجا بودند، رفتیم. کمی در محیط آنجا قدم زدیم و دوباره قایق سواری را از سر گرفتیم. چند دریاچه دیگر را هم دیدیم و تقریبا در مسیر برگشت قرار گرفتیم. اما هنوز یک شگفتی دیگر باقی مانده بود. قایق نگه داشت و همه دوربین به دست از جایشان بلند شدند. دلفین های صورتی در اطرافمان بازی می کردند. بله، دلفین در رودخانه! این عجیب بود و نشان می داد که عمق رودخانه و دریاچه ها خیلی زیاد است. بالا پریدن های این دلفین های زیبا در اطراف قایق واقعا هیجان انگیز بود؛ مخصوصا با آن رنگ زیبا و متفاوتشان. همه مسافرها ذوق زده شده بودند.

بعد از دیدن دلفین ها، راه برگشت را پیش گرفتیم. ما فقط بخشی از منطقه “Cuyabeno” را دیده بودیم که البته دستچینی بود از زیباترین قسمت های آن. این سفر کاملا با تجربه قبلی من متفاوت بود. با آنکه سفر اولم به آمازون به دلیل تازگی محیط، برایم به یاد ماندنی تر شده بود، اما مناظر و زیبایی های “Cuyabeno” چندین برابرِ آن چیزی بود که در “Misahualli” دیده بودم. حالا دیگر فکر می کنم، هر قسمت آمازون برای خودش زیبایی هایی دارد که مخصوص همانجاست و نه جای دیگر.

اکوادور – سفر به آمازون: Cuyabeno

اکوادور – سفر به آمازون: Cuyabeno

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی